Thursday, August 04, 2011

حافظه تاريخي خلق ترك، دده قورقوت و آزربايجان

مهران بهاري

٢٠٠٤

سؤزوموز http://sozumuz.blogspot.com/

دده قورقوت http://qorqud.blogspot.com/

تورك خاتين http://xatun.blogspot.com/


سؤزوموز

افسانه دده قورقوت از آلتايهاي سيبري به تركستان و از تركستان به قفقاز و خاورميانه و از قفقاز و خاورميانه به سوي آناتولي، آسياي صغير و شبه جزيره بالكان راهي طولاني طي نموده٬ حكايات آن در هر كدام از اين سرزمينها بارها و بارها از سوي توده هاي تورك خوانده شده است. با هر خوانش نيز٬ متقابلا بخشهايي از بافت و رويدادهاي آن سرزمين را در خود جذب نموده و به واقع قورقوتي نو آفريده شده است. بدين ترتيب هر قورقوت در حالي كه غير از قورقوت پيشين و ادامه دهنده آن است در عين حال خود او نيز است. افزون بر آن در دنياي تورك٬ روشن بينان خردمندي كه به حيات معنوي توده ها جهت ميداده اند از سوي خلق قورقوت ناميده شده اند. به همين سبب است كه در دنياي تورك٬ ما نه با يك دده قورقوت بلكه با سيستمي از دده قورقوتهاي معنوي-تباري مواجه ميشويم و باز به همين سبب است كه در مناطق مختلف دنياي تورك٬ از ازبكستان تا آناتولي مزارهاي بسيار قورقوت مشاهده ميشود.

تا قورقوت دربند آزربايجان٬ صدها قورقورد ديگر وجود داشته است و دده قورقوتي كه در دو نسخه موجود آزربايجاني كتاب دده قورقوت از آن نام برده ميشود نيز تنها يكي از آخرين نمايندگان سلسله قورقوتها در جهان تورك است. شخصيت و افسانه هاي دده قورقوت متعلق به دنياي تورك و دده قورقوت و افسانه هاي دده قورقوت ميراث مشترك همه خلقهاي تورك است. آنچه كه انحصارا به آزربايجان تعلق دارد گونه اي از آن يعني دو نسخه موجود كتاب دده قورقوت است كه بلاواسطه در آزربايجان (بخشهاي تركيه اي، قفقازي و ايراني آن) شكل نهايي خويش را پيدا نموده است. (امروزه اكثرا فرم "قورقوتQorqud " اين نام بكار ميرود. با اينهمه بنا به نظر عده اي، شكل صحيح اين كلمه به ويژه در تركي آزربايجاني محتملا "قورخوتQorxut " (مصدر قورخ+ پسوند اسم ساز –اوت، مانند قوروت= قورو.+ت) به معني مهيب و يا انديشناك ميباشد. امروز در منطقه ترك نشين شمال خراسان-افشار يورد- در شهرستان تركي بجنورد نيز محلي بنام "قورخود" وجود دارد).

ملاحظات آدام اولئاريوس در باره قبور دده قورقوت در دربند، قازان خان در تبريز و بورلاخاتين در اورميه آزربايجان

آدام اولئاريوس٬ سياح٬ عالم و ديپلومات آلماني اهل ساكسونيا پروفسوري از دانشگاه لايپزيگ است. او كه از سوي دولت آلمان در تركيب هيئتي به سال ١٦٣٣ به سفر روسيه٬ آزربايجان و ايران فرستاده شده بود، مشاهدات خود در اين سفر را در كتابي گرد هم آورده است. (Adam Olearus, Moscovitische und Persanische Reiseberschreibung, Hamburg, 1696)

اولئاروس كه در سال ١٦٣٨ در شهر آزربايجاني دربند (امروز جزء جمهوري خودمختار داغستان روسيه) بوده، از نخستين كساني است كه در باره قرار داشتن مزارهاي سه شخصيت مهم كتاب دده قورقوت يعني "دده قورقوت"٬ "قازان خان" و "بورلا خاتين" در آزربايجان سخن گفته است. اولئاريوس در سياحتنامه خود ذكر ميكند كه اهالي آزربايجان داستانهاي دده قورقوت٬ افسانه هاي رايج در باره جنگهاي اوغوزها و ماجراهاي قهرمانان اغوزنامه سالور قازان و همسرش بورلاخاتين را براي وي حكايت كرده اند و اضافه ميكند كه قبر دده قورقوت در نزديكي دربند آزربايجان٬ مزار بورلاخاتين در قلعه اورميه (اورمو قالاسي) در پيرامون اورميه آزربايجان و مزار قازان خان در پايتخت آزربايجان تبريز به ساحل رود آجي چاي٬ در سيصد كيلومتري اورميه قرار دارد.

او ميگويد "تركان در دربند داراي قبرستاني مشهور و خاص خود٬ با قبرهايي بلند به شكل نيمه استوانه اي اند. اهالي در باره اين قبرها روايت ميكنند كه گويا در زمانهاي قديم كمي پس از دوره محمد پيغامبر٬ در هندوستان پادشاهي به نام قازان خان وجود داشته است. قازان خان به لحاظ تباري از ملت اغوز ساكن در تبرستان در ماوراء البرز است. لزگيها پس از جنگي با قازان خان٬ بر سر قبر چندين هزار تن از بزرگان كشته شده شان٬ نشانهايي به شكل استوانه گذارده اند. در ساحل دريايي دربند قبرستان ديگري٬ محصور با ديوار موجود است. ايرانيان [فارسها در منابعشان] به اين قبرستان چهل تنان و تركها و تاتارها "قيرخلار" ميگويند. در اينجا نيز چهل شاهزاده و انسان مقدس كه در جنگ مذكور كشته شده بودند٬ در چهل عدد قبر كه بر هر يك علمي نصب شده دفن گرديده اند. قازان خود پس از مرگ٬ در اطراف تبريز در ساحل رود آجي چاي دفن شده است. اكنون نيز ميتوان آن قبر را در همانجا ديد. در جوار قلعه اورميه نيز مزار همسر وي بورلا خاتين را به من نشان دادند". اولئاروس از عظمت و بزرگي قبري كه به عنوان قبر دده قورقوت در دربند آزربايجان به وي نشان داده اند به حيرت در آمده است. اين قبر در درون غاري حفر شده در صخره كوهي قرار داشته است. (تصويري رسم شده از انبوه بسيار عظيم سنگي اي به نام قبر دده قورقوت در اين محل٬ توسط آ. ديوايئو به سال ١٨٤٨ در دست است). اولئاروس در باره قبري كه به عنوان اوزون بويلو بورلاخاتين در اورميه به وي نشان داده شده نيز افاده مشابهي بكار ميبرد و آنرا بسيار بزرگ و بر مقياس "قيرخ پيلله¬كان" (چهل پله) توصيف ميكند. قابل توجه است كه امروز نيز قبوري در آزربايجان كه از طرف مردم٬ اوغوز قبيرله‌ري (قبرهاي اوغوز) ناميده ميشوند همه داراي اندازه هائي فوق العاده بزرگ اند.

اولياء چلبي و قبور دده قورقوت در دربند و آخلات آزربايجان

اولياء چلبي سياح و عالم برجسته عثماني در كتاب شهادتنامه خود كمابيش همان معلومات را داده و قبر دده قورقوت را با آزربايجان (دربند و آخلات) پيوند ميدهد. او يازده سال پس از اولئاروس در شماخي آزربايجان بوده و مزارهاي مذكور را ديده است. وي در باره "قيرخلار مقامي" (آرامگاه چهل تن) و قبر "دده خورخود اولو سولطان" (سولطان كبير دده قورقوت) در دربند چنين مينگارد: "زيياره‌تگاه-ي جبه‌ل-ي اربه‌عين٬ يعني "قيرخلار مقامي"٬ قيرخ عده‌د قبر-ي اعظه‌م اولوب زيياره‌تگاه-ي انامدير. زيياره‌تگاه-ي دده خورخود اولو سولطان`دير. شيروانليلار بو سولطانا مؤعته‌قيدديرله‌ر" (سياحتنامه اولياء چلبي. ج. ٢ ٬ ص. ١٣٢). همچنين در اشاره به شهر آخلات و يا اخلاط در ساحل غربي درياچه وان در آزربايجان تركيه چنين ميگويد: "عوثمانليلارين اسكي آتالاري ايچه‌ريسينده آخلات`دا ياتانلاردان بيري ده دده قورقوت خان`دير" (سياحتنامه اولياء چلبي. ج. ٤. ص ١٤٠).

حافظه تاريخي خلق ترك، دده قورقوت و آزربايجان

آنگونه كه از نوشته هاي اولئاروس٬ اولياء چلبي٬ آثار شعرا و مورخين و فولكلور آزربايجاني قرون وسطا مانند بايبورتلو عوثمان٬ حسن ابن محمود بياتي تبريزي٬ شاعر قول آتا٬ داستانهاي كوراوغلو٬.... و منابع تاريخي بسيار ديگر بدست ميآيد٬ افسانه هاي اوغوزنامه٬ داستانهاي دده قورقوت و شخصيتهاي قهرماني آن تا قرون ١٧-١٨ به طور بسيار زنده اي نزد خلق ترك در آزربايجان شناخته شده و رايج بوده اند. متاسفانه حافظه تاريخي خلق ترك در آزربايجان٬ عمدتا بر اثر غفلت و اهمال سردمداران سياسي و نخبگان فرهنگي نسلا به نسل زدوده ميشود. اين اپيدمي نسيان ناخوش آيند٬ تمام جنبه ها و مظاهر هويت و فرهنگ ملي ترك را در بر گرفته است. امروز اهالي بومي دربند و اورميه و تبريز از مسئله وجود و يا احتمال وجود مزارهاي فوق در شهرهايشان و در باره كساني كه در اين مزارها آرميده اند كوچكترين آگاهي و تصوري ندارند:

- جهانشاه قاراقويونلو: در منابع تاريخي گفته ميشود كه جهانشاه قاراقويونلو٬ از برجسته ترين حكمرانان دولتهاي تركي-آزربايجاني٬ با استناد به اوغوزنامه اي به تركي اويغوري موجود در كتابخانه دربارش در تبريز٬ به سفير عثماني اظهار ميداشت كه پدرش قارا يوسوف و سلطان مراد عثماني هر دو از نژاد اوغوزخان ميباشند. اين قيد علاوه بر وجود شعور ملي تركي و تفاخر به آن٬ حكايت از تداوم حافظه تاريخي در ميان حكمداران ترك آزربايجاني و پاسداري آگاهانه از هويت تركي دارد.

- تبريزلي ماحميد اوغلو حسن بايات: اهل تبريز و از طائفه بيات٬ مولف كتاب سلسله نامه "جام جم آئين" در دوره جم سلطان (١٤٩٥-؟) بر اساس اوغوزنامه اي كه داشته ميباشد. (جام جم آيين دو نشر دارد: (Cam-i Cem-ayin, Ali Emiri neşri, İstanbul, 1331; Kırzıoğlu neşri, Osmanlı tarihleri, İstanbul, 1949) وي در اثر خود به ايجاد ارتباط بين دده قورقوت و حضرت علي و سلمان فارسي و... تشبث نموده است. به واقع طبق برخي روايات سلمان در نبردي در نزديكي دربند هلاك شده و در قبرستان قيرخلار دربند آزربايجان مدفون است (باكيخانوف٬ گلستان ارم٬ ص ٢).

- بايبورتلو عوثمان: مورخي اهل بايبورت (بايبورد) از شهرهاي عمده ساحه آزربايجاني در شمال شرقي تركيه است. وي در كتاب خود "تواريخ جديد مرآت جهان" كه مابين سالهاي ١٥٩٥-١٥٧٤ تاليف نموده٬ در بخش بيان اوصاف بايندورخان به شهرهاي آزربايجاني قارس٬ آني٬ دربند (دميرقاپي) و تبريز٬ شخصيتهاي تاريخي-افسانه اي دده قورقوت و قازان خان و ... اشاره كرده ميگويد: "قارينداشلاري بايينديرخان تعه‌للوقويلا خوراسان`دان عزيمه‌ت ائديب آني`يا قارس`ا گلديله‌ر. ... آندان دميرقاپي`يا واريب كوستاسك مليك`ي موحاصيره ائديب دميرقاپي`ني آليب باشيني كسدي .... دده قورقوت`و ايچله‌رينده شيخ تيكدي. سونرا بايينديرخان`ين اؤولاديندان اوزون حسه‌ن مماليك-ي عجه‌مه پاديشاه اولدوغوندا ايسلام ديني عجه‌مده اوستووار اولدو. تبريزده شام قازان كيم دئرله‌ر قازان خان`ين اوغلو خودابنده`نين مزاريدير....". در اينجا به نظر ميرسد دو قازان خان اوغوزي و ايلخان قازان در هم آميخته شده باشند. با اينهمه منابع ديگري نيز وجود دارند كه با همين تلقي، قازان خان افسانه هاي اوغوزي را به آزربايجان نسبت داده اند. در داستان قزاقي "كبلاندي باتير" قازان خان به شكل "قيزيلباشلارين خاني" (خان قزلباشان) تصوير شده است: "قيزيلباشلار اؤلكه‌سينده‌ن‌ گلدي قازان خان". ("قيزيلباشلار اؤلكه‌سي" نام ديگر آزربايجان و يا قلمرو دولتهاي تركي-آزربايجاني صفوي، افشار و قاجار است.)

- قول آتا: شاعري آزربايجاني زيسته به سالهاي ١٤٠٠ ميلادي و مولف مثنوي اي بنام "ليلي و مجنون" به تركي است. وي در اثر خويش چند بار از "دده قورقوت" نام برده است. (مثنوي وي چاپ شده است: O. Ş. Gökyay Kul Ata Mesnevisi. Ülkü, Temmuz 1937, IX, s. 348-342) قول آتا در باره دده قورقوت ميگويد:

خوش دئميش "قورقوت" تحه‌ممول خوشدورور
نئيشه‌كه‌ر تك قهري يودماق نوشدورور
پيش قده‌مله‌ر سؤزون ائشيتمه‌ك گره‌ك
هر نه كي پيرله‌ر دئميشله‌ر ائتمه‌ك گره‌ك

كم اصيل كيشيله‌رين ايشي بودور
غئيبه‌ت٬ يالان٬ بؤهتان ايشي بودور
دده قورقوت دئر كي اول عاقيل دورور
سؤيله‌يه‌ندير كي اول بته‌ر دورور

دده قورقوت سؤيله‌دي كي دوشمه‌نين
اؤلسه سئوينمه‌ن كيمسه‌نين
نيشه كي بو جومله باشلاردان گئچه‌ر
جومله عاله‌م هم بو شربه‌تدن ايچه‌ر

-حماسه كوراوغلو: در برخي از روايتهاي داستان كوراوغلو٬ نام پدر وي دده قورقوت است. اوست كه قيرآت اسب كوراوغلو را پرورش داده است.....

- در فولكلور آزربايجان جاي جاي رد دده قورقوت ديده ميشود. م. ف. آخوندوف نمونه اي به شكل زير نقل كرده است: (م. ف. آخوندوف`ون آرشيوينده دده قورقوت ايزله ري. اده بييات و اينجه صنعه ت. ٢١ نيسان ١٩٥٧)

گلينه آيران دئمه‌دي٬ او دده قورقوت
آيرانا دوغران دئمه‌دي٬ او دده قورقوت
ايينه‌يه تيكه‌ن دئمه‌دي٬ او دده قورقوت
تيكه‌نه سؤكه‌ن دئمه‌دي٬ او دده قورقوت

-افسانه هاي اوغوزي در ميان تركمه-قاراپاپاقها و آيريمليهاي آزربايجان: فولكلورشناسان در مناطق ترك آزربايجاني نشين شرق تركيه بويژه در قارس و پيرامون آن٬ علاوه بر دده قورقوت و ديگر مضامين اوغوزنامه اي٬ به طور مشخص خاطره و رد زنده بورلاخاتين را در ميان تركمه-قاراپاپاق تثبيت نموده اند. در ايران تركمه-قاراپاپاق عمدتا در دو استان آزربايجاني آزربايجان غربي (منطقه سولدوز) و استان مركزي (منطقه بزچالو) ساكن اند. گفته ميشود كه در ميان آيريملي - آيريملوهاي آزربايجان شمالي نيز٬ هنوز خاطرات برخي عناصر افسانه هاي اوغوزي مانند تپه گؤز و... موجود است.

دده قورقوت و آزربايجان

-در جامعه علمي هميشه اتفاق عقيده اي –اقلا در سطح نظري- در باره ارتباط بين آزربايجان و كتاب دده قورقوت موجود بوده است. با اينهمه اگر اكنون تعلق مزار قلعه اورميه به بورلا خاتين قطعي شود٬ اين ارتباط تنگاتنگ٬ پايه مادي بسيار جديتري بدست خواهد آورد. تثبيت مزارهاي دو شخصيت اوغوزنامه٬ قازان خان و بورلا خاتين در دو شهر اورميه و تبريز و پيدا شدن مزار دده قورقوت در دربند آزربايجان شمالي (و يا اخلات در آزربايجان تركيه) موقعيت اين داستانها٬ تعلق و منسوبيت كتاب دده قورقوت و حوادث طرح شده در آنها به سرزمين آزربايجان را تقويت خواهد نمود. اين قبور دلايلي بسيار قوي بر اثبات وجود تاريخي و واقعي شخصيت بورلاخاتين و قازان خان بشمار خواهند رفت. به سبب نام برده شدن و ارتباط همزمان با قبور قازان خان و بورلا خاتين٬ قورقوت آزربايجان بيشك منحصر به فرد بوده و اينهمه٬ دليلي قاطع بر عينيت آن با قورقوت كتاب دده قورقوت است. از طرف ديگر مقبره بورلا خاتين در اورميه٬ قازان خان در تبريز و دده قورقوت در دربند نشان ميدهد كه در شكل گيري فرم امروزه اين افسانه ها نه تنها انديشه و تخيل خلق ترك٬ بلكه حوادث تاريخي سياسي وقوع يافته در آزربايجان نيز به يك اندازه سهيم بوده اند.

- تاسف آور است در حاليكه توده دهها ميليوني خلق ترك و آزربايجانيان در ايران همچنان از تحصيل و خواندن و نوشتن به زبان ملي خويش تركي٬ از لذت خواندن و يادگيري افسانه ها٬ داستانها و حماسه هاي ملي خود مانند كتاب دده قورقوت محروم نگاه داشته ميشوند٬ به كودكان ترك در مدارس آزربايجان و غير آن داستانها و افسانه هاي قوم همسايه فارس آنهم به زبان اجباري و استعماري فارسي آموزش داده ميشود. وظيفه مقامات و نهادهاي مسئول است كه علاوه بر تدايبر عمومي مانند رسمي نمودن و آغاز تحصيل به زبان تركي٬ همچنين عاجلا به گنجاندن تاريخ ادبيات و افسانه و حماسه هاي تركي-آزربايجاني در كتب درسي در سراسر ايران بويژه در مناطق ترك نشين و مخصوصا استانهاي سيزده گانه آزربايجان اهتمام ورزند.

- كتاب دده قورقوت و ديگر يادمانهاي ادبي و حماسي ملي تركي ميبايست كه در ميان سوژه هاي اصلي آفرينشهاي هنري و ادبي نقاشان، آشيقان، نويسندگان، شاعران٬ مجسمه سازان و آهنگسازان و ... ترك و آزربايجاني در ايران قرار داشته باشند. در اين ميان جا دارد از اقدامات ادبايي كه به چاپ و نشر كتاب دده قورقوت و يا مقالات و بررسي هايي در باره اين گنجينه در ايران اقدام كرده و ميكنند و خوشبختانه روز بروز بر تعدادشان نيز افزوده ميشود به نيكي ياد نمود. همچنين بويژه ميبايست نام "يدالله صمدي" نويسنده و كارگردان فيلم دمرل (فيلمهاي ديگر وي ساراي٬ ساوالان) ذكر گردد. يدالله صمدي اين سينماگر ترك ايراني شناخته شده در مقياس جهاني٬ بيشك برجسته ترين نام سينماي مليتها – كه در رسانه هاي فارسي به سينماي مليتهاي ايراني٬ سينماي محلي و يا اقوام گفته ميشود!!!- و همچنين سينماي تركي-آزربايجاني خالص در ايران است. (براي مطالعه دو معرفي در باره فيلم دمرل به http://qorqud.blogspot.com/ مراجعه كنيد).

- نامهاي قهرمانان و شخصيتهاي كتاب دده قورقوت علي رغم شدت و تشديد سياست فارسسازي خلق ترك در ايران٬ هرگز نبايد از حافظه تاريخي ملت ما پاك گردند. كتاب دده قورقوت ميبايد كه در منزل هر ايراني ترك و آزربايجاني موجود باشد. براي برگرداندن اسامي ملي تركي مانند بورلا خاتين به ميان مردم٬ آفرينش آثار علمي و هنري گوناگون و كاربرد اين اسامي در آنها، همچنين استفاده از آنها براي ناميدن كودكان و فرزندان و مراكز اجتماعي و فرهنگي و تجارتي و ... يكي از تدابير ممكن است.

گرچه‌يه هو!!!

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home