Wednesday, October 10, 2007





بتکچی (بتیکچی / بیتیکچی / بیتکچی


مأخوذ از بیتیـ ـ گـ ـ چی ترکی ) نویسنده منشی . احتمالا اصل آن از پی یت برگرفته از پی است که در زبان چینی به معنای قلم موی خطاطی است ( رجوع کنید به شراتوری ج 2 ص 16 گابن ص 303). برای واژه های برساخته از فعل بیتی (نوشتن ) رجوع کنید به «بیتیگ » (اورخون اویغوری ) ودیگر واژه های برگرفته از همین کلمه در لهجه های مختلف ترکی : بیتیک (ترکی شرقی ) بیتی (ترکی غربی ) بیتیو بیتوو (کومان ) بوتی (قزاقی ): نوشته نامه نسخه بیتیگلیک (کاشغری ): مکتوب صاحب سند بیتیکلیک (قرلق ): گنجة کتاب نوشت افزار بیتیگو (کاشغری ): مرکب . برای اسمهای ساخته شده از همین ریشه و به معنای بتکچی رجوع کنید به بیتیگوچی (بیتکوچی ) و بیتیگه چی (بیتکه چی ) . برای صورتهای مرکب بیتیگ و بیتیگچی رجوع کنید به بیتیگ تیلی (کومان ): زبان کتابی بیتیگ استاسی (کومان ): معلم مدرسه الوغ بیتیکچی (ترکی شرقی ): سردبیر المغا بیتیگچی (کتاب قوتادغو بیلیگ * ): منشی سلطان .

بنابر منابع چینی ذکر شده در اثر شراتوری در روزگار خاندان توپا ـ وئی (388ـ 588) واژة پی ـ تن (احتمالا بیتیگ ) و مأموری با سمت پی ـ ته ـ چن (احتمالا بیتیگچی ) وجود داشته است (همانجا). در زمان قراخانیان (قرن 4 ـ 7) بیتیگچی در ادارة امور مملکتی صاحبمنصبی همپایة وزیر بود که سمت دبیری فرمانروا را داشت و در اسرار دولتی انباز او بود. از این مقام در قوتاد غوبیلیگ با عنوانهای بیتیگچی و بیتیکچی المغا یاد شده است ( رجوع کنید به قوتاد غوبیلیگ ص 198 298). به گفته کاشغری (ج 1 ص 143) المغا دبیری بوده که نامه های سلطان را به ترکی می نوشته است .

بیتیگچی و بیتیکچی بعدها از ترکان به مغولان راه یافت . در مغولی واژه های بیچیگو (نوشتن ) بیچیکچی (منشی ) و بیچیگ ـ اون توشیمل (مأمور دولتی ایلچی ) یافت می شود ( رجوع کنید به اشمیدت ص 109). در «دیوان کبیر» ایلخانیان الوغ ] = الغ [ بیتیکچی سرمنشی بود و بیتیکچی و بخشی زیر دست او کار می کردند. فرمانها و تصمیمات حکومتی به دستور او تحریر می شد و رسیدگی به امور مالی نیز وظیفة وی بود. بیتیکچیان دیوانهای ایالات را الوغ بیتیکچی برمی گزید و براتها و وثیقه ها زیر نظر او نوشته می شد. بیتیکچیها و بخشیان دیوان انشا فرمانها و اوامر صادر شده به سرزمینهای مختلف را به زبان اهالی همان نواحی می نوشتند و برای «تحریر» ] = مساحی نقشه برداری [ و توزیع اراضی و معاملات اموال دولتی و رسیدگی به حسابهای خزانه به خدمت گمارده می شدند. اوایل کلید گنجة حاوی «تمغا»ی بزرگ ] = مهر خاص نامه های سلطنتی [ را بیتیکچی نگهداری می کرد ( رجوع کنید به اوزون چارشیلی ص 223 235ـ236 257 279ـ280). می توان گفت که در حکومت بابریان * نیز بیتیکچی و بخشی چنین وظیفه هایی داشته اند. در بابرنامه (گ 211 پ ) از یک «بخشی » سخن می رود که مأمور خزانه ای بوده است .

در دورة سلجوقیان بزرگ و سلجوقیان آناطولی به صاحبمنصبانی با عنوانهای نشانجی و پروانچی برمی خوریم که «صاحب طغرا» و «طغرایی » نیز خوانده می شدند و با سمت بیتیکچی و بخشی عضو دیوان بزرگ بودند و نوشتن فرمان و برات و نگهداری دفترهای اراضی را برعهده داشتند. در دیوانهای قراقوینلو و آق قوینلو نیز پروانچی چنین وظیفه ای داشت ( رجوع کنید به اوزون چارشیلی ص 43 62 105 127 295 299).

در حکومت عثمانی در زمان اورخان سمتی با عنوان امین دفتر (دفترامینی ) ایجاد شد. از این سمت بعدها بترتیب با عنوانهای نشانجی توقیعی و ناظر دفتر خاقانی (دفترخاقانی ناظری ) یاد شده است . دارندگان این سمتها از اعضای دیوان ] = ادارات حکومتی [ بودند و وظیفه شان ضمن کتابت فرمان و برات طغرانویسی و به جریان انداختن اسناد واگذاری اراضی در مراجع قانونی و بررسی تاریخ سرزمینهای فتح شده بود ( رجوع کنید به هامر پورگشتال ج 3 ص 313 و بعد عبدالرحمان وفیق ص 165 177 259 269).

منابع : بابر تیموری امپراتور هند بابرنامه لیدن 1905 شیخ سلیمان لغت چغتای و ترکی عثمانی استانبول 1298 ج 1 ص 89 قوتادغو بیلیگ (نسخة فرغانه ) استانبول 1943 عبدالرحمن وفیق تکالیف قواعدی استانبول 1328

W. Bang، V. Gabain، Anal. Index ، Berlin 1931، 15; Brockelmann، Mitteltدrk. Wortschatz ، Budapest، Leipzig 1928، 38; A. von Gabain، Alttدrk. Grammatik ، Leipzig 1941; Grخnbech، Koman. Wخrterb .، Kopenhag 1942، 61; J. von Hammer-Purgstall، Histoire de l¨Empire Ottoman ، Paris 1836; Kہ í gar ª â ، D i ¦ vanد Lأgat-it-Tدrk- Tercدmesi ، tr. Besim Atalay، Ankara 1985; Kowalski، Karaim. Texte in Dial . v. Troki ، Krakow 1929، 17; Radloff، Vers. eines Wخrterb. d. Tدrk-Dial .، Petersburg 1911، IV، 1775 f.، 1778; Sir James W. Redbouse، A turkish and English lexicon ، Istanbul 1978، 339; Schmidt، Mongolisch- Deutsch-Russisches Wخrterb .، Petersburg 1835; ì iratori، SinologBeitrجge zur Geschichte der Tدrkvخlker ، Petersburg 1902; I . H. Uzun µ ar â í l â ، Osmanl i devlet i te í kilat i na medhہl ، Istanbul 1941; Vambery، ´ agat. sprachstudien ، Leipzig 1867، 200f; Zenker، Dict. turc-arabe-pers. ، Leipzig 1866، I، 176.

) / د.اسلام / مجدود منصوراوغلی (


0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home