بخشی
واژه ای که از دورة مغول (قرن هفتم ) در نوشته های فارسی و ترکی بویژه در متنهای تاریخی وارد شده و مانند اصل اویغوری آن در آغاز به معنای کاهن یا راهب بودایی بوده است (= تبتی : «لاما»). در روزگاری که ایلخانان * نظر موافقی با دین بودایی داشتند یا حتی پیرو آن بودند تعداد و نفوذ بخشیها در ایران قابل ملاحظه بود. پس از برافتادن آیین بودا در ایران (694) «بخشی » در ایران و آسیای مرکزی و هندوستان و کریمه فقط به دبیری گفته می شد که اسناد ترکی و مغولی را می نوشت (این اسناد در آغاز به خط اویغوری معمولا ] توسط [ بتکچی * ثبت می شد). در قرن دهم پزشکان به این نام خوانده می شدند. هرجا که لاما هست یعنی در میان کلموکها ( رجوع کنید به قلموق * ) و مغولها و منچوها «بخشی » معنی اصلی خود یعنـی «کاهـن بـودایی » را تـا قـرن چهاردهم حفظ کرده است . در میان ترکمنها و در قرنهای نهم و دهم در میان ترکهای آناطولی نام بخشی کم کم به معنای خنیاگر دوره گرد و در میان قرقیزها همراه با صورتهای گویشی «بقسی » و «بقسه » به معنای ساحر (شمن ) درآمد.
ریشة واژة بخشی مورد اختلاف است : عموما (مثلا بارتولد و بلوشه ) آن را مشتق از واژة سنسکریت «بهکشو » می شمردند اما این نظر را پلیو و دیگران رد کرده آن را به احتمال قریب به یقین از واژة چینی «پو ـ چه » («پوشی » یعنی «فرزانه » «دانا») مشتق می دانند.
منابع :
IA ، s.v. "Bah í i" (by M. Fuad Kخprدlد); R. Karutz، Unter Kirgisen und Turkmenen ، Berlin [1928 ?]; W. Radolff، Proben der Volksliteratur der tدrkischen Stجmme Sدdsibiriens ، vol. iii/ text، 46 ff.; Rash ¦ â d al-D ¦ â n، Histoire des Mongols de la Perse ، edited by M.E. Quatremةre، I، 1836، 184- 199; B. Spuler، Die Mongolen in Iran 2 ، Berlin 1955، 184، 547 (دارای کتابنامه در بارة ریشه شناسی ) .
) / د. اسلام / اشپولر (
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home